جدول جو
جدول جو

معنی پنجه هزار - جستجوی لغت در جدول جو

پنجه هزار(پَ جَهْ هََ / هَِ)
پنجاه هزار. رجوع به شواهد پنجه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنبه زار
تصویر پنبه زار
زمینی که در آن پنبه کاشته باشند، کشتزار پنبه
فرهنگ فارسی عمید
(پَهََ)
نام دهستانی (روستا) در مازندران. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 69 و 125 و 131 و 160 و 165) و آن واقع است به میان جنگل در حوالی ساری. (حبیب السیر چ طهران جزو 2 از ج 3 ص 112و113)
لغت نامه دهخدا
(پَ هََ / هَِ)
پنجاه بار هزار. خمسون الف
لغت نامه دهخدا
(پَ هََ / هَِ)
رقمی که پس از چهارهزارونهصدونودونه آید. خمس الف. خمسهآلاف
لغت نامه دهخدا
(پَ هََ)
نام دهستانی (بلوک) در اشرف مازندران. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 62 و 64 و 125)
لغت نامه دهخدا
(پَ هََ رَ)
از دهستانهای اشرف. عده قری ̍ 16 و مساحت آن 20 فرسنگ است مرکز آن گلوگاه و حد شمالی آن دریا و حد شرقی رود پی و حد جنوبی چهاردانگه و حد غربی شهر اشرف است. سکنۀ آن 7765 تن میباشد. (از جغرافیای سیاسی تألیف کیهان ص 287)
لغت نامه دهخدا
(پَمْ بَ / بِ)
زمینی که در آن پنبه کشته اند. مقطن. (دهار). مقطنه. (منتهی الارب) : اتفاقاً برفی عظیم افتاده بود و دشت و صحرا پنبه زار شده و کوه و کنار از صحبت سرما چادر گازری در سر گرفته. (العراضه) :
ریش چون روی پنبه زار شده
روی چون پشت سوسمار شده.
سنائی.
نشگفت اگر یکی ز دهاقین عدل تو
سیراب سازد از عرق شعله پنبه زار.
طالب آملی (از آنندراج).
پنبه زاری بود یکسر پیش ازین هامون برف
برق نیسان آتشی انگیخت در آن پنبه زار.
قاآنی
لغت نامه دهخدا
(یِ نِ)
نام محلی است به شمال غربی تهران در راه امامزاده داود. (یادداشت مؤلف). یونجه زار
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنجاه هزار
تصویر پنجاه هزار
عددی که بیان می کند عدد پنجاه مرتبه هزار را خمسین الف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه زار
تصویر پنبه زار
زمینی که در آن پنبه کاشته اند مقطن
فرهنگ لغت هوشیار
رقمی که پس از چهار هزار و نهصد و نود و نه آید پنج بار عدد هزار خمس الف
فرهنگ لغت هوشیار